جملات شرطی در زبان انگلیسی (Conditionals)
جملات شرطی در انگلیسی، یکی از پرکاربردترین و مهمترین قسمتهای گرامر زبان انگلیسی هستند که در مکالمات روزمره، نوشتار رسمی و غیررسمی بسیار زیاد استفاده میشوند. جملات شرطی (Conditional Sentences) ساختارهایی هستند که شامل دو بخش میشوند: بخش شرط (if clause) و بخش نتیجه (main clause).
جملات شرطی در انگلیسی، یکی از پرکاربردترین و مهمترین قسمتهای گرامر زبان انگلیسی هستند که در مکالمات روزمره، نوشتار رسمی و غیررسمی بسیار زیاد استفاده میشوند. این ساختارها به ما امکان بیان شرایط، احتمالات، آرزوها و پیامدهای مختلف را میدهند. در این مقاله با انواع جملات شرطی، ساختارهای آنها و کاربردهای عملی آشنا خواهیم شد.
جملات شرطی چیست؟
جملات شرطی (Conditional Sentences) ساختارهایی هستند که شامل دو بخش میشوند: بخش شرط (if clause) و بخش نتیجه (main clause). این جملات برای بیان رابطه علت و معلولی بین دو رویداد یا موقعیت استفاده میشوند.
چرا جملات شرطی مهم هستند؟
- در مکالمات روزمره پرکاربردترین ساختارها محسوب میشوند.
- برای بیان احتمالات، پیشبینیها و تصمیمگیریها ضروری هستند.
- در نوشتار رسمی و آکادمیک و برای یادگیری زبان انگلیسی کاربرد فراوان دارند.
- برای بیان آرزوها، پشیمانیها و شرایط فرضی استفاده میشوند.
انواع جملات شرطی در انگلیسی
در زبان انگلیسی مانند زبان فارسی از حالت شرط برای بیان شرایط مختلف استفاده می شود. در زبان انگلیسی ۵ نوع زمان شرط وجود دارد.
شرطی صفر (Zero Conditional)
ساختار: If + Present Simple, Present Simple
کاربرد: برای بیان حقایق علمی، قوانین طبیعی و شرایطی که همیشه صادق هستند، اتفاق میافتند و واقعیت دارند.
مثالهای کاربردی:
- If you heat water to 100°C, it boils.
اگر آب را تا ۱۰۰ درجه گرم کنی، میجوشد.
- If I eat too much, I feel sick.
اگر زیاد بخورم، حالم بد میشود.
- If you don’t water plants, they die.
اگر گیاهان را آب ندهی، میمیرند.
نکته مهم: در شرطی صفر میتوان از “when” به جای “if” استفاده کرد.
شرطی نوع اول (First Conditional)
ساختار: If + Present Simple, will + verb
کاربرد: برای بیان موقعیتهای واقعی و محتمل در آینده که امکان تحقق آنها وجود دارد.
مثالهای متنوع:
- If it rains tomorrow, I will stay home.
اگر فردا باران ببارد، خانه میمانم.
- If you study hard, you will pass the exam.
اگر سخت درس بخوانی، در امتحان قبول خواهی شد.
- If we leave now, we won’t be late.
اگر الان حرکت کنیم، دیر نخواهیم رسید.
گزینههای دیگر به جای will:
در زبان انگلیسی، علاوه بر will که برای آینده ساده و بیان قصد و نیت استفاده میشود، میتوان از افعال کمکی دیگری نیز برای بیان مفاهیم مشابه یا نزدیک به آن استفاده کرد. در اینجا به توضیح و مثال برای can، may، might و should میپردازیم:
- Can (توانستن، امکان):
Can بیشتر برای بیان توانایی یا امکان انجام کاری به کار میرود.
- مثال:
- I can speak English. من میتوانم انگلیسی صحبت کنم. – بیان توانایی.
- We can go to the park later. ما میتوانیم بعداً به پارک برویم. – بیان امکان
- May (احتمال، اجازه):
May برای بیان احتمال (قویتر از might) و همچنین برای درخواست یا دادن اجازه استفاده میشود.
- مثال:
- It may rain tomorrow. شاید فردا باران ببارد. – بیان احتمال
- You may leave now. میتوانید الان بروید. – دادن اجازه
- Might (احتمال ضعیف):
Might برای بیان احتمال ضعیفتر و نامشخصتر نسبت به may به کار میرود.
- مثال:
- She might come to the party, but I’m not sure. شاید او به مهمانی بیاید، اما مطمئن نیستم. – بیان احتمال ضعیف.
- I might go on vacation next month. شاید ماه آینده به تعطیلات بروم. – بیان احتمال ضعیف.
- Should (باید، توصیه):
“Should” برای بیان توصیه، پیشنهاد، یا انجام کاری که به نظر درست یا مناسب میآید، استفاده میشود.
- مثال:
- You should study for your exam. تو باید برای امتحانت درس بخوانی. – توصیه.
- We should help them. ما باید به آنها کمک کنیم. – بیان کاری که درست است.
این افعال کمکی هر کدام nuances و کاربردهای خاص خود را دارند که با تمرین و استفاده در جملات مختلف، تفاوتهای آنها بهتر درک میشود.

شرطی نوع دوم (Second Conditional)
ساختار: If + Past Simple, would + verb
کاربرد: برای بیان موقعیتهای غیرواقعی، فرضی یا خیالی در زمان حال یا آینده.
مثالهای کاربردی:
- If I had a car, I would travel more often.
اگر ماشین داشتم، بیشتر سفر میکردم.
- If I were you, I would accept that job offer.
اگر جای تو بودم، آن پیشنهاد کاری را میپذیرفتم.
- If we won the lottery, we would buy a house.
اگر در قرعهکشی برنده میشدیم، خانه میخریدیم.
نکته ویژه: با فعل be، در جملات شرطی نوع دوم (second conditional) و سوم (third conditional)، همیشه از were برای تمامی اشخاص (I, you, he, she, it, we, they) استفاده میشود. این یک حالت خاص در زبان انگلیسی است که برای بیان موقعیتهای غیرواقعی یا فرضی به کار میرود.
برای مثال:
- If I were you, I wouldn’t do that.
اگر جای تو بودم، آن کار را نمیکردم.
با اینکه فاعل I است، از were استفاده شده است.
- She wished she were taller.
او آرزو میکرد که قد بلندتر بود.
با اینکه فاعل she است، از were استفاده شده است.
- If it were not raining, we could go for a walk.
اگر باران نمیبارید، میتوانستیم به پیادهروی برویم.
با اینکه فاعل it است، از were استفاده شده است.
این قاعده برای نشان دادن یک حالت غیرواقعی یا فرضی است و نباید با استفاده معمول از “was” و “were” در زمان گذشته ساده اشتباه گرفته شود. در زمان گذشته ساده، “I, he, she, it” با “was” و “you, we, they” با “were” میآیند، اما در این ساختار خاص، “were” برای همه اشخاص ثابت است.

شرطی نوع سوم (Third Conditional)
ساختار: If + Past Perfect, would have + past participle
کاربرد: برای بیان شرایط غیرواقعی در گذشته و پیامدهای آنها که دیگر قابل تغییر نیستند.
مثال:
- If I had studied harder, I would have passed the exam.
اگر سختتر درس میخواندم، در امتحان قبول میشدم.
- If you had told me earlier, I would have helped you.
اگر زودتر به من گفته بودی، کمکت میکردم.
- If we had left earlier, we wouldn’t have missed the train.
اگر زودتر حرکت کرده بودیم، قطار را از دست نمیدادیم.

شرطی ترکیبی (Mixed Conditionals)
این نوع شرطی ترکیبی از دو زمان مختلف است و برای بیان شرایطی استفاده میشود که زمان شرط و نتیجه متفاوت باشد.
مثال:
- If I had studied medicine, I would be a doctor now.
اگر پزشکی خوانده بودم، الان دکتر بودم.
نکات مهم در جملات شرطی
در زبان انگلیسی، “if” و “unless” دو کلمهی کلیدی هستند که برای بیان شرط و نتیجهی آن به کار میروند. درک تفاوتها و نحوهی استفاده از آنها، به شما کمک میکند تا جملات پیچیدهتر و دقیقتری بسازید. علاوه بر این، شناخت جایگزینهای “if” به شما امکان میدهد تا دامنهی واژگان خود را گسترش داده و در نوشتار و گفتار خود تنوع ایجاد کنید.
“If” و “Unless”: تعاریف و تفاوتها
- If (اگر): این کلمه برای بیان یک شرط مثبت به کار میرود. به عبارت دیگر، “if” نشان میدهد که اگر یک اتفاق خاص رخ دهد، نتیجهی مشخصی به دنبال خواهد داشت.
- مثال:
- If it rains, we will stay home.
اگر باران ببارد، ما در خانه خواهیم ماند. در این مثال، «باران آمدن» شرط است و «در خانه ماندن» نتیجه.
- Unless (مگر اینکه / تا زمانی که نه): “Unless” معادل “if not” است و برای بیان یک شرط منفی به کار میرود. این کلمه نشان میدهد که اگر یک اتفاق خاص رخ ندهد (یا یک وضعیت خاص وجود نداشته باشد)، نتیجهی مشخصی به دنبال خواهد داشت.
- مثال:
- Unless you study, you will fail the exam.
مگر اینکه درس بخوانی، در امتحان رد خواهی شد. این جمله معادل “If you don’t study, you will fail the exam.” (اگر درس نخوانی، در امتحان رد خواهی شد.) است.
نکات کلیدی در مورد “if” و “unless”:
- معادلسازی: همانطور که در مثالها دیدیم، در بسیاری از موارد میتوان جملاتی که با “if not” ساخته شدهاند را با “unless” بازنویسی کرد.
- مثال:
- If you don’t hurry, you will be late. = Unless you hurry, you will be late.
اگر عجله نکنی، دیر خواهی کرد.
- کاربرد:
- “If” در انواع مختلف جملات شرطی (نوع صفر، یک، دو، سه و ترکیبی) به کار میرود.
- “Unless” بیشتر در جملات شرطی نوع اول (بیان شرطی که در آینده محتمل است) و گاهی در نوع صفر (بیان حقایق عمومی) استفاده میشود.
جایگزینهای “if” برای تنوع و دقت بیشتر
گاهی اوقات برای اجتناب از تکرار “if” و یا برای بیان دقیقتر منظور خود، میتوان از کلمات و عبارات جایگزین استفاده کرد.
- When (زمانی که): این کلمه زمانی به کار میرود که به جای یک شرط احتمالی، به یک زمان خاص یا یک رویداد قطعی اشاره میکنیم.
- تفاوت با “if”: “If” احتمال وقوع یک رویداد را نشان میدهد، در حالی که “when” به وقوع یک رویداد در زمان مشخصی اشاره دارد.
- مثال:
- When the bell rings, the students leave the classroom.
زمانی که زنگ به صدا درمیآید، دانشآموزان کلاس را ترک میکنند. (این یک رویداد قطعی است.)
در مقابل:
- If the bell rings, the students might leave.
اگر زنگ به صدا درآید، دانشآموزان ممکن است ترک کنند. (احتمال وجود دارد.)
- Provided that / Providing that (به شرطی که): این عبارات برای تاکید بر یک شرط ضروری به کار میروند. آنها نشان میدهند که یک اتفاق تنها در صورتی رخ میدهد که شرط مورد نظر برآورده شود.
- مثال:
- You can go to the party, provided that you finish your homework.
میتوانی به مهمانی بروی، به شرطی که تکالیفت را تمام کنی.
- As long as (تا زمانی که): این عبارت نیز برای بیان یک شرط استفاده میشود، اما با این تفاوت که بر تداوم و استمرار آن شرط تاکید دارد.
- مثال:
- You can stay here as long as you behave well.
(میتوانی اینجا بمانی، تا زمانی که خوب رفتار کنی.)
- In case (در صورتی که / مبادا): این عبارت برای بیان یک پیشبینی یا آمادهسازی برای یک احتمال آینده به کار میرود. “In case” به معنای “به خاطر این احتمال که” یا “برای این منظور که” است.
- تفاوت با “if”: “If” به یک شرط احتمالی اشاره میکند که ممکن است رخ دهد. “In case” به ما میگوید که برای یک احتمال آماده باشیم.
- مثال:
- Take an umbrella in case it rains.
چتر ببر در صورتی که باران ببارد. (این به معنای آماده شدن برای احتمال باران است، نه اینکه شرط رفتن به بیرون باران باشد.)
- در مقابل:
- If it rains, we will stay home.
اگر باران ببارد، در خانه خواهیم ماند. (این یک شرط است.)
با استفادهی صحیح از “if”، “unless” و جایگزینهای آنها، میتوانید پیامهای خود را با دقت و وضوح بیشتری منتقل کنید و به نوشتار و گفتار خود غنا بخشید. انتخاب کلمهی مناسب به شما کمک میکند تا نه تنها از تکرار جلوگیری کنید، بلکه معانی ظریف و پیچیدهتری را نیز بیان نمایید.
قوانین دستوری مهم
- جایگاه کاما: اگر جمله با “if” شروع شود، کاما استفاده میشود
- جابجایی: میتوان جمله اصلی را ابتدا آورد
– You will pass if you study hard.
- فعل کمکی: در شرطی اول میتوان از can, may, might استفاده کرد
مثالهای کاربردی و تمرینها
تمرین ترجمه (فارسی به انگلیسی):
- اگر امشب زود بخوابم، فردا زود بیدار میشوم.
- اگر پول بیشتری داشتم، خانه بزرگتری میخریدم.
- اگر دیروز به جلسه میآمدی، خبرها را میشنیدی.
تمرین پرکردن جای خالی:
- If it _____ (rain) tomorrow, we _____ (cancel) the picnic.
- If I _____ (be) rich, I _____ (travel) around the world.
- If you _____ (call) me yesterday, I _____ (help) you.
پاسخ به تمرین ترجمه (فارسی به انگلیسی):
- If I go to bed early tonight, I will wake up early tomorrow.
- If I had more money, I would buy a bigger house.
- If you had come to the meeting yesterday, you would have heard the news.
پاسخ به تمرین پرکردن جای خالی:
- If it rains tomorrow, we will cancel the picnic.
- If I were rich, I would travel around the world.
- If you had called me yesterday, I would have helped you.
جدول مقایسه انواع جملات شرطی
| Type of Conditional | Structure | Time | Usage | Example | Translation |
|---|---|---|---|---|---|
| Zero | If + Present, Present | Always | Scientific facts | If you heat ice, it melts. | اگر یخ را گرم کنی، ذوب میشود. |
| First | If + Present, will + verb | Future | Real probability | If it rains, I will stay home. | اگر باران ببارد، در خانه خواهم ماند. |
| Second | If + Past, would + verb | Present/Future | Hypothetical | If I were rich, I would travel. | اگر ثروتمند بودم، سفر میکردم. |
| Third | If + Past Perfect, would have + PP | Past | Unreal | If I had known, I would have come. | اگر میدانستم، میآمدم. |
جمعبندی جملات شرطی در انگلیسی
جملات شرطی انگلیسی ابزار قدرتمندی برای بیان طیف وسیعی از معانی هستند. با تسلط بر گرامر جملات شرطی در انگلیسی میتوانید به راحتی احتمالات، شرایط فرضی و پیامدهای مختلف را بیان کنید. تمرین مداوم conditional sentences examples و استفاده از آنها در مکالمات روزمره، بهترین روش برای یادگیری این ساختارهای مهم است.
یادگیری انواع جملات شرطی در انگلیسی نه تنها به بهبود مهارتهای گرامری شما کمک میکند، بلکه توانایی بیان دقیقتر احساسات و افکارتان را نیز افزایش میدهد. با یادگیری زبان انگلیسی و تمرین مرتب و استفاده از جملات شرطی در مکالمات روزانه، به زودی این ساختارها را به طور طبیعی و روان به کار خواهید برد.
سوالات متداول (FAQ)
پرسش و پاسخی برای این مطلب وجود ندارد.
هیچ دیدگاهی ثبت نشده است!